کارتن خوابی، پدیدهای که بارها و زمانی که در خیابانها و کوچه پس کوچههای سطح شهر تردد میکنیم با آن مواجه میشویم. عدهای که به خاطر بی خانمانی روزها در کنار خیابان به گدایی میپردازند و برخی از این افراد هم به کار جمع آوری ضایعات روی میآورند و شبها برای استراحت به غارها پناه میبرند.
با شناسایی محل زندگی غار نشینها به سراغ این افراد رفته و در جنوبیترین نقطه پایتخت و در اطراف شهرستان ری با آنها به گپ و گفت پرداختم.
پس از عبور از مسیر پر پیچ و خم و سربالایی کوههای اطراف به غارهایی رسیدم که با اسپریهای رنگ مانند پلاک خانهها شماره گذاری شده بودند و هر غاری برای خود به اصطلاح یک پلاک داشت.
پس از کمی پیاده روی به دهانه یکی از غارها رسیدم که به صورت دالان بود و شیب نسبتا تندی هم داشت. «یا الله یا الله کسی هست؟» با سرو صدایی که به راه انداختم و حضور خودم را در این محل اعلام کردم، آقایی با سر و وضعی ژولیده به بیرون آمد و از من پرسید که چه کسی هستم پس از معرفی خودم سوالاتی از او پرسیدم.
- اینجا زندگی میکنی؟
- آره
- چند ساله که اینجا هستی؟
- ۸ سال
- چرا اینجا هستی؟
- به خاطر بی کاری و بی سرپناهی اومدم اینجا و صبحم رو شب و شبم رو صبح میکنم.
- معتادی؟
- آره
- تو غار تنها زندگی میکنی؟
- من آره تنهام
- چند نفر اینجا به صورت غار نشینی دارن زندگی میکنن؟
- حدود ۸۰، ۹۰ نفر هستیم
این فرد نای حرف زدن نداشت و ظاهرا به دلیل عدم دسترسی به موادمخدر و استعمال آن نشئه بود، ما هم با او کاری نداشته به همین گفتگوی کوتاه بسنده کرده و راهمان را پیش گرفتیم.
برای بررسی بیشتر موضوع بار دیگر در تاریکی شب و البته به همراه ماموران نیروی انتظامی شهرستان ری به سراغ این افراد به این محل رفتیم، همین که به پای معدن رسیدیم تعداد زیادی از این افراد رویت شدند که به محض مشاهده ما پا به فرار گذاشته و کمی آن طرفتر آتش روشن کردند.
شرایط محیط در شب با وضعیتی که در روشنایی به این محل رفتیم کاملا تغییر کرد حتی دیگر با خودرو و یا موتورسیکلت هم این امکان وجود نداشت که به مسیر ادامه داد چرا که افراد در طول مسیر با سنگهایی راه را شانه بندی و سنگ چینی کرده بودند.
در مسیر به یکسری کمین گاه و محل اختفاء برخوردیم که کمی برایمان عجیب بود، که پس از پایان عملیات متوجه شدیم این محل یک مخفیگاه برای فروشندگان موادمخدر است، افرادی که به ظاهر کارتن خواب هستند، اما در واقعیت به تجارت کثیف مشغول هستند.
در این بازدید شبانه جاسازهای موادمخدر که توسط این افراد تعبیه شده بودند نیز شناسایی شدند و انواع موادمخدر در بسته بندیهای کوچک توسط ماموران انتظامی کشف شد.
ناگهان بازدید شکل عملیاتی به خود گرفت و در این بین تعدادی از فروشندگان موادمخدر توسط ماموران پلیس دستگیر شدند، تعدادی از این افراد به عنوان نگهبان در گردنههای این کوه قمه به دست مستقر شده بودند تا در موقعیت مناسب به افرادی که نزدیکشان میشدند، حمله کنند.
متهمان پس از دستگیری در محل مدعی شدند که چوپان هستند و در این محل اقدام به گله داری میکنند، اما هر چه چشم چشم کردیم نه خبری از گله بود و نه از حتی یک راس گوسفند!
در ابتدا تصورمان این بود که این افراد کارتن خواب هستند و از روی بی بضاعتی و بی خانمانی به غارهای و معادن متروک اطراف تهران پناه آوردند، اما در ادامه متوجه شدیم این افراد نه تنها بی بضاعت نیستند بلکه از حاشیه فروش موادمخدر وتوزیع آن در بین جوانان پول خوبی هم به جیب میزنند.
این افراد با هجوم به معدنهای متروکه اطراف شهر و اتراق کردن در آن، این محلها را به یک مخفیگاه مخوف تبدیل کردند که فقط هم در تاریکی شب اقدام به فعالیت میکنند تا روشنایی روز اقدامات مجرمانه این افراد را برای دیگران لو ندهد.
سرهنگ دوستعلی جلیلیان فرمانده انتظامی شهرستان ری اظهار کرد: در این عملیات ۲۱ نفر از فروشندگان موادمخدر که در معدنی واقع در اطراف شهرستان ری که آن را تبدیل به پاتوق خود کرده بودند، شناسایی دستگیر شدند.
وی با بیان کشف مقادیر قابل توجهی موادمخدر از مخفیگاه متهمان، گفت: تعداد ۴ قبضه سلاح سرد و گرم از این افراد کشف و ضبط شد.
سرهنگ جلیلیان با بیان اجرای عملیاتهای منسجم در نقاط حوزههای استحفاظی برای پاکسازی مناطق آلوده و اجرای طرحهای امنیت محور در شهرستان ری، تصریح کرد: ۳۲ نفر از سارقان حرفهای و سابقه دار دستگیر و همچنین ۲۳ پرونده نیز در قالب موضوعات مختلف انتظامی کشف و بررسی شد.